
«من واقعاً چقدر در این زندگی اختیار دارم؟ چقدر میتوانم برای خودم شادی و حالِ خوب بسازم؟»
همه ما خوب میدانیم که اتفاقات رنجآور در این دنیا کم نیست. انسان طی هزاران سال اخیر، کم مصیبت ندیده و کم رنج نکشیده است. میگویند این رسم زندگی است. اما واقعاً چقدرش رسم است؟ چه مقدار از این درد و رنجها بر ما تحمیلشده و ما از ایجاد یا کنترلشان عاجزیم؟ چقدر از حال ناخوشمان را دیگران آفریدهاند؟ آیا همه رنجها به یک اندازه بزرگ و اثرگذارند؟ آیا ما هیچ قدرتی در ایجاد یا کنترل احساساتمان نداریم؟ بله، اتفاقات تلخ در این دنیا کم نیست و بیشتر آنها از کنترل ما خارج هستند. اما اینهمه زندگی نیست و ما آنقدرها هم دستوپابسته نیستیم. درواقع شاید کنترلی که بر زندگیمان داریم بسیار بیش از تصورِ بیشترِ ما باشد و این خبر خوب و مبارک، محصول علم عصبشناسی و روانشناسی نوین است.
بهزودی میخواهیم درباره احساسات حرف بزنیم. چیزی که در تمام لحظات زندگی همراه ماست و بر تکتک مسائل زندگیمان اثرگذار است. از حس و حال تنهایی تا روابط عاطفی و اجتماعی و حتی تصمیمگیریهای بزرگ و کوچک زندگی.
در کارگاه حضوری «از حال بد به حال خوب» قرار نیست با طلسم و جادو به آدمهای خوشحال و بیخیال تبدیل شویم یا با واقعیت قهر کنیم. کاملاً برعکس. قرار است واقعیت را عمیقتر ببینیم و بشناسیم. قرار است احساسات خودمان را هم دقیقتر بشناسیم، ببینیم اصلاً احساسات چه هستند، از کجا میآیند، چطور ایجاد میشوند، چقدر تحت کنترل ما هستند، چهکارهایی از آنها ساخته است، شیوه درست برخورد با آنها چیست، چطور میتوانیم آنها را مدیریت کنیم تا بیشترین منفعت و کمترین آسیب را به ما بزنند و درنهایت ببینیم که چطور میتوانیم از فرایند شکلگیری احساسات برای بهبود وضعیت احساسی و رشد و پیشرفتمان در زندگی استفاده کنیم.
در این کارگاه حضوری، ما درباره مدل ویژهای از سلف کوچینگ یا خود راهبری حرف خواهیم زد و به کمک آن یاد خواهیم گرفت که چطور نتایج متفاوتی در زمینههای مختلف زندگیمان خلق کنیم! این مدل به ما میآموزد که چطور مربی/کوچ خودمان باشیم، درون و بیرون زندگیمان را درک کنیم و خودمان را به سوی ساختن زندگی دلخواهمان هدایت کنیم.