فهرست

بهترین ساعت کاری در زاویه

وقتی شروع به فریلنسری می‌کنیم، ساعت کاری روزانه دچار تغییر عظیمی می‌شود. می‌دانیم که همه چیز با زمان سنجی و به دست آوردن ساعت کاری مناسب به دست می‌آید، اما هیچ چیزی در مورد زمان نمی‌دانیم. این‌که چه زمانی کارمان را شروع کنیم، از زمان استراحتمان چه طور استفاده کنیم، وعده‌های غذایی را چه طور تنظیم کنیم، و چه زمانی بالاخره کارمان را تمام کنیم. تمام این‌ها، سوا لاتی هستند که یک کارمند از خودش نمی‌پرسد، اما فریلنسر هر روز باید برای آن برنامه‌ریزی کند. به هم ریختن برنامه‌ها، دور شدن از هدف روزانه و نرسیدن به خواسته‌های هفتگی، یک اتفاق معمولی در فریلنسری است. اما چه طور زمان‌بندی کنیم و برنامه بریزیم؟


مطلب مرتبط: 

فضای کار اشتراکی جای خوبی برای پر کردن تنهایی است

چالش تعطیلی یا تعطیل کاری در زاویه

تعادل کار و زندگی در زاویه


زمان چیست؟

اگر چشم‌هایمان را روی ساعت بدوزیم، چیز زیادی از زمان دستگیرمان نمی‌شود. فقط می‌توانیم ساعت را در طول روز برای خودمان تعیین کنیم. به درک کافی از این نرسیدیم که عددها چه مفهومی را نشان می‌دهند. در انیمیشن «آلیس در سرزمین عجایب» کاراکتری به نام زمان داریم که با زمان مثل یک ابزار قابل کنترل برخورد می‌کند. او محافظ زمان در طول گذشته و آینده است. خیلی وقت ها به نظر می‌رسد که زمان ما در طول روز، توسط چنین کاراکتری تسخیر شده است.

در این یادداشت که با نگاه به کتاب «کی» اثر «دیوید اچ پینک» نوشته شده، در مورد زمان و مفهوم آن برای تیپ‌های مختلف شخصیتی صحبت کرده‌ایم. اگر شما هم جزو کسانی هستید که با مفهوم زمان و ساعت کاری در چالش هستید، این یادداشت را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

ساعت زمان کاری

یک الگوی پنهان زندگی روزمره

در بین شبکه‌های اجتماعی مختلفی که داریم، توئیتر تنها جایی است که آدم‌ها احساساتشان را به طور مستمر بروز می‌دهند. هر لحظه هر احساسی که داشته باشند، در یک پیام کوتاه متنی یا تصویری حرفشان را می‌زنند. پس یعنی اگر بخواهیم زمان‌هایی که آدم‌ها خوشحال‌تر یا ناراحت‌تر هستند می‌توانیم از این ابزار استفاده کنیم.

در یک تحقیق که روی 500 میلیون توئیت و روی 4.2 میلیون کاربر انجام شد، به نتیجه جالب توجهی رسیدند. این تحقیق بر روی کاربران 84 کشور انجام شده تا متغیرهای سیاست و رفاه را کمرنگ کنند. برای این پژوهش، کلمه‌هایی که بیانگر حس مثبت یا حس منفی هستند به رباتی داده شد تا میزان استفاده از آن‌ها در طول روز را بررسی کنند.

نتیجه این پژوهش نشان داد که پیام‌های امیدبخش و مثبت در ابتدای صبح بالا می‌رود. با گذشت زمان، این پیام‌ها کاهش پیدا می‌کنند و تا بعد از ظهر، جای خودشان را به پیام‌های منفی و ناامید کننده می‌دهند. و دوباره در اوایل شب شاهد بالا رفتن دوباره پیام‌های مثبت بودند.

این یک الگوی پنهان زندگی روزمره بود که در طول ساعت کاری با کاهش سطح انرژی همراه هستیم. و با تمام شدن ساعت کاری، پیام‌های مثبت افزایش پیدا می‌کند. اما آیا تمام آدم‌ها با چنین الگویی سنجیده می‌شوند؟


صبح کار کنیم یا عصر؟

وقتی به الگوی خواب خودمان نگاه می‌کنیم، معمولاً با توجه به شرایط فیزیولوژیک بین چکاوک‌ها و جغدها در حرکت هستیم. هر کسی یا شب بیدار است یا صبح زودی، یا در الگویی بین این دوتا قرار دارد. خیلی راحت است که خودمان بدانیم در کدام گروه دسته بندی می‌شویم. ساعتی که چشم‌هایمان از حال می‌رود که بخوابیم و ساعتی که بدون سختی بیدار می‌شویم، نشان‌دهنده ساعت پرکار روزانه ماست.

حتی اگر ساعت کاری این ریتم را تغییر بدهد، باز هم تغییری در ساعت‌های پر بازده روزانه ایجاد نمی‌کند. مثلاً کسی که شب بیدار است و براساس ساعت کاری باید از هشت صبح تا پنج عصر در محل کار حاضر باشد، کارکرد روزانه‌ای که صبح‌ها ارائه می‌دهد، نسبت به عصر خیلی کمتر خواهد بود. به همان میزان، چکاوک‌ها که آدم‌های صبح زودی هستند، بعدازظهرها کارکرد کمتری از خودشان نشان می‌دهند. به طور میانگین به نظر می‌رسد که هر دو گروه، بازدهی روزانه یکسانی دارند، اما تفاوت در ساعت کارآیی است.

ساعت زمان کاری

ساعت کاری آزاد یا…

شب‌زنده‌دارها که تعدادشان کم هم نیست، معمولاً علاقه بیشتری به ساعت کاری آزاد دارند. این آدم‌ها در طول زندگی شغلی‌شان مدام از طرف مدیران و دیگر کارمندان توبیخ شده‌اند. ساعت کاری شب‌زنده‌دارها به آن‌ها اجازه نمی‌دهد که صبح‌های زود سر کار حاضر باشند. مدیران هم براساس ساعت کاری تنظیم شده برای صبح زودی‌ها طراحی کرده‌اند. این کشمکش انگار هیچ وقت قرار است از بین نمی‌رود.

خیلی از هنرمندان و آدم‌های خلاق، شب را برای کار کردن انتخاب می‌کنند. توماس ادیسون جزو همان آدم‌های خلاق بود که بیشتر شب‌ها را توی آزمایشگاه می‌گذراند. وجود ادیسون در بین شب زنده دارها، به آن‌ها این قدرت را می‌دهد که نسبت به ماهیت وجودی‌شان حس بهتری داشته باشند.

شب زنده‌دارها به دنبال ساعت کاری آزاد هستند تا بتوانند بیشترین بازدهی را داشته باشند. ساعت‌های کاری انعطاف‌پذیر، توانایی تجزیه و تحلیل و به نتیجه رساندن کارهایشان را بیشتر می‌کند.


تا دیر وقت کار کنید

شاید برای یک شب زنده دار، صبح زمان خوبی نباشد. اما وقتی عصر می‌رسد، تازه موتور ذهنشان روشن می‌شوند. زمانی که صبح زودی‌ها دیگر انرژی شان ته کشیده و دوست دارند به خانه برگردند، ذهن یک شب زنده دار با سرعت بالایی در حال تجزیه و تحلیل است. بدترین خبر برای یک جغد این است که «ساعت کاری تمام شده» و او باید محل کار را در بالاترین میزان توانایی ذهنی ترک کند.

یک فضای کار اشتراکی مانند زاویه، فرصتی عالی در اختیار شب زنده دارها می‌گذارد که با همان سرعت به کارشان ادامه بدهند. ساعت کاری در اختیار شما است که بیشترین بازدهی ذهنی خودتان را نشان بدهید.


تمرین بازدهی روزانه

تمرین ساده‌ای وجود دارد که زمان بازدهی روزانه‌مان را پیدا کنیم. فقط کافی است چند روز با این تمرین، خودتان را محک بزنید تا ساعت کاری پر بازده خودتان را پیدا کنید.

ساعت گوشی را طوری تنظیم کنید که هر 90 دقیقه یک بار به شما هشدار بدهد. وقتی صدای هشدار گوشی را شنیدید، باید این سه تا سؤال اصلی را از خودتان بپرسید:

یک) چه کاری انجام می‌دهم؟

دو) به هوشیاری خودم از یک تا ده چه نمره‌ای می‌دهم.

سه) به انرژی بدنی خودم از یک تا ده چه نمره‌ای می‌دهم.

با توجه به این‌که جواب دادن به این سوال‌ها برای کسی که می‌خواهد ساعت کاری اش را تنظیم کند حیاتی است، نباید خودمان را گول بزنیم. سعی کنید که مقیاس‌ها را برای روز دوم با توجه به بیشترین کارایی ذهن و جسمتان اصلاح کنید. شاید به آن میزان انرژی که تا دیروز برای شما 8 بوده، امروز عدد 5 را هم ندهید.

 

مصطفی مردانی

وبلاگ زاویه